یکی از موفقیت هایی که برای انسان ها پیش می آید، این است که کار آنها با مسئولیت هایی که دارند متناسب می شود، شکی نیست که چنین کسانی در زندگی بهتر می توانند انجام وظیفه کنند. چون وجود تناسب میان انسان و مسئولیت هایی که به عهده دادر خود به خود باعث خواهد شد آهنگ کارهایش با میزان معتدلی پیش برود و در کار های خود با اعتماد به نفس و علاقه ی زیادتری حرکت کند. این درست بر خلاف جایی است که تناسب به صورت طبیعی خودش نباشد که انسان در چنین شرایطی با ناهنجاری روبرو می شود. به گونه ای که همواره احساس می کند در غربت به سر می برد و به همین جهت معمولا آن رشد کافی را که انتظار دارد در خود نمی بیند، بلکه به سردی هم می گراید و شور و نشاط اولیه خود را از دست می دهد. به همین جهت توصیه می شود که تلاشی تازه در راه اعتماد هر چه بیشتر در نفس خود به وجود آورد. از مجله هلال جوان
آیا باید در همه امور احساس مسئولیت کنیم یا زیاده روی در این کار به ضررمان تمام میشود؟
یک روان شناس معتقد است: نداشتن تعادل در این خصوص میتواند رابطهها را دچار مشکل کند.
مازیار جلوه با اشاره به این که مسئولیت تکلیفی است که در حوزههای مختلف بر دوش ما قرار گرفته است میگوید: شانه خالی کردن از مسئولیت به سست شدن پیوندهای گوناگون منجر میشود، با توجه به پژوهشهای انجام شده مسئولیت پذیری با اعتماد به نفس رابطه مستقیم دارد، همان طور که میدانیم اعتماد به نفس به معنی اعتقاد و اطمینان به تواناییهای خود به نحوی است که منجر به موفقیت در انجام امور شود بنابراین کسانی که اعتماد به نفس بالایی دارند خیلی بهتر میتوانند مسئولیت انجام تکالیف را بپذیرند و با چالشهای آن مواجه شوند.
رابطه مسئولیت پذیری و کمالگرایی بیمارگونه
بر کسی پوشیده نیست که رسیدن به موفقیت آن هم پس از عبور از چالشهای زیاد احساس مثبتی در ما به وجود میآورد اما یکی از ارزشهای بزرگ زندگی که نباید فراموش کنیم، حفظ تعادل است.
این روان شناس درباره حفظ تعادل میگوید: افراط در حوزه مسئولیتپذیری تا اندازهای که فرد انتظار غیرواقعبینانهای از تواناییهای خود داشته باشد، سبب میشود با کوچکترین نقص و انتقادی باخودتخریبی و سرزنش خود را آزار دهد، این صفت، کمالگرایی بیمارگونه نامیده میشود که در نتیجه آن شخص کمالگرا تمایل پیدا میکند که همه کارها از شروع تا نقطه پایان به بهترین شکل ممکن صورت بپذیرد.
تجربیات بالینی نشان داده است که انتظارات و معیارهای غیرواقع بینانه و در برخی مواقع غیرقابل وصول در کمالگراییهای ناسالم منجر به واکنشهایی منفی میشود.
جلوه بهطور خلاصه این افراد را به 3گروه تقسیم میکند:
1- عدهای در فرایند دستیابی به اهداف در نیمه راه دست از تلاش بر میدارند و توجیه آن را فرسایشی شدن آن فعالیت میدانند.
2-دستهای با کوچکترین انتقاد و نیتی هدف خود را تغییر میدهند، این افراد تا زمانی که زنده هستند آرامش خود را وابسته به موفقیتهای بعدی خود میدانند، به عنوان مثال جوانی آرزوی قبولی در کنکور کارشناسی ارشد دارد و به همه میگوید: در صورت قبولی هیچ آرزوی دیگری ندارم.» در حالی که همین فرد بعد از قبولی آرزوی پیدا کردن کار دارد و پس از آن ازدواج و پس از آن در حالی که از زندگی خود ناراضی است تقصیر را به گردن جامعه و فرهنگ و. میاندازد و این نیتیها تا آخر عمر ادامه دارد کمال گراهای زیادهخواه هیچ وقت در حال زندگی نمیکنند بنابراین لذت زندگی در لحظه را نخواهند برد.
3-سومین گروه را افرادی تشکیل میدهند که دوست دارند همه کارها را باهم انجام دهند و در عین حال هم موفق باشند، به قول معروف مگر با یک دست چند هندوانه میتوان برداشت؟
مسئولیت پذیری در کودکان
روش برای داشتن فرزندانی مسؤلیت پذیرهمه ی ما دوست داریم فرزندانی مسئولیت پذیر داشته باشیم. اما چطور می توانیم اطمینان یابیم که فرزندانمان این درس ها را به خوبی آموزش می بینند؟ در این مقاله چند راه برای مسئولیت پذیر کردن فرزندانتان به شما نشان می دهیم. ۱) از همان بچگی بعضی از کارها را به آنها واگذار کنید. بچه های کوچک، حتی بچه های دو ساله، علاقه ی خیلی زیادی به کمک کردن دارند. اگر صبور و خلاق باشید، مطمئن باشید خیلی بیشتر از آنچه شما فکر می کنید از دستشان برمی آید. اینکار باعث می شود وقتی بزرگتر شدند، در کارهایشان اعتماد به نفس و شور و اشتیاق داشته باشند. ۲) برای کارهایشان پاداش نگذارید. اگر می خواهید حس مسئولیت پذیری به صورت طبیعی و عمقی در وجود فرزندانتان شکل گیرد، باید بتوانند ارزش واقعی کارهایشان را درک کنند. اگر فقط روی چیزی که به عنوان پاداش خواهند گرفت متمرکز شوند، این را یاد نخواهند گرفت. ۳) وقتی اشتباه میکنند، عواقبی طبیعی برای آنها در نظر بگیرید. اگر عادت کرده اند که همیشه وسایل بازیشان را جایی جا بگذارند، باید بگذارید با نتایج و عواقب کارهایشان هم روبه رو شوند. شاید لازم باشد که برای بازی بعدیشان از کسی دستکش قرض بگیرند، یا شاید هم اگر گم شده باشد، مجبور شوند یک دستکش نو بخرند. اگر هر وقت که چیزی را گم می کنند شما کمکشان کنید، هیچوقت در زندگی مسئولیت پذیر نخواهند شد. ۴) وقتی می بینید جایی احساس مسئولیت کرده اند، آن را بر زبان بیاورید. هر رفتاری که از آنها می بینید و خوشتان می آید را جلوی خودشان به زبان بیاورید. اینکار باعث می شود با شور و شوق بیشتری باز آن کار را تکرار کنند. ۵) هر از گاهی درمورد مسئولیت پذیری با آنها صحبت کنید. مسئولیت پذیری را به عنوان یک ارزش خانوادگی به آنها معرفی کنید و اهمیت آن را برایشان توضیح دهید. ۶) خودتان الگوی مسئولیت پذیری برای فرزندانتان باشید. آنها همه چیز را از شما یاد می گیرند، پس مراقب رفتارهایتان باشید. سعی کنید همیشه خوش قول باشید. مطمئن باشید که آنها همه ی کارهایتان را زیر ذره بین دارند. ۷) از همان کودکی به آنها پول توجیبی بدهید. بگذارید از همان دوران کودکی، تصمیمات مربوط به امور مالیشان را خودشان بگیرند. با این روش خیلی زود چم و خم پول خرج کردن دستشان می آید. اما اگر زود پولشان را تمام کردند، تنبیهشان نکنید. ۸) باور داشته باشید که کودکانتان مسئولیت پذیر هستند. باور شما به مسئولیت پذیری آنها، خیلی زود به خودشان منتقل خواهد شد و سطح توقعاتشان را بالاتر خواهند برد. حتی وقتی خرابکاری می کنند هم این باور را از دست ندهید.۹) به آنها یاد بدهید که مسئولیت پذیر باشند. .
برای مسئولیت پذیر کردن بچه ها اولین کاری که میتونیم بکنیم اینکه خودمان الگویی برای آنها باشند .کودکان ااز والدین می آموزند پس باید سعی کنیم خودمان مسئولیت پذیر باشیم و کار را درست انجام دهیم. دیگر عادت دادن بچه ها از کودکی حتی در تعارف کردن یک شیرینی می توان کم کم مفهوم مسئولیت پذیری را به وی آموخت. اعتماد به نفس دادن هم خیلی مهم است اگه کودک یا نوجوان اشتباهی کرد او را سرزنش نکنیم کار درست را نشانش دهیم.
ف.گلناری
درباره این سایت